انواع مختلف بودجه

  • 2021-08-25

هنگامی که شما در حال بررسی مفهوم خود هستید و ایده خود را تأیید می کنید ، از نظر بودجه در مرحله پیش بذر قرار می گیرید. منابعی که ممکن است در این مرحله در نظر بگیرید FFF (دوستان ، احمق ها و خانواده) ، کمک های مالی ، وام ، جمع آوری جمعیت ، بوت استرپینگ ، سرمایه گذاران فرشته و برخی از VC های مرحله اولیه است:

1) دوستان ، احمق ها و خانواده

این افراد اولین منبع تأمین مالی برای بسیاری از افراد هستند. FFF به معنای افرادی است که یا به شما نزدیک هستند - یا به ایده شما آنقدر اعتقاد دارند که آنها آماده هستند تا پول خود را در رویای شما به خطر بیاندازند. آنچه در اینجا باید در نظر بگیرید این است که آیا می خواهید روابط شخصی خود را با تجارت مخلوط کنید. این افراد ممکن است در ابتدا ساده ترین منبع تأمین مالی باشند ، اما ممکن است اوضاع در آینده ناخوشایند شود. از این گذشته - هنگامی که شما در تلاش برای ایجاد یک شرکت با رشد بالا هستید ، یک سناریوی بسیار محتمل این است که ممکن است شکست بخورید. آیا می خواهید در نهایت پول دوست خود را از دست بدهید؟

2) کمک هزینه ها

استارتاپ ها هنوز هم مفهوم خود را بررسی می کنند و اعتبار ایده آنها را اغلب می تواند برای کمک های مالی کاربرد داشته باشد. کمک هزینه پولی است که نیازی به انتقال سهام ندارد. در حالی که نوع کمک های مالی موجود در کشور متفاوت است ، به طور معمول چند نوع کمک مالی مختلف برای کمک به استارتاپ ها در روزهای اولیه وجود دارد (معمولاً با برخی محدودیت ها در مورد چند سال که این شرکت در حال کار و راه اندازی است). به طور معمول ، کمک های مالی برای بخش خاصی از یک پروژه اعطا می شود و شرکت باید در حال حاضر سرمایه خود را جمع آوری کرده باشد. به عنوان مثال ، اگر هزینه ساخت یک نمونه اولیه 100000 یورو هزینه داشته باشد ، 70 ٪ یارانه می تواند از یک کمک هزینه دریافت کند و 30،000 یورو در حال حاضر باید در حساب شما باشد.

3) وام

وام را می توان از یک سرمایه گذار ، FFF یا یک بانک دریافت کرد. وام از سرمایه گذاران و سازمان های پشتیبانی به طور کلی نیازی به ضمانت شخصی ندارند. در عمل ، وام بانکی همیشه به نوعی امنیت نیاز دارد. به طور کلی ، شما باید قبل از تأمین وام برای تجارت خود یا قرار دادن خانه خود به عنوان وثیقه ، بسیار مراقب باشید - این تصمیمات در صورتی که شرکت در نهایت شلوغ شود ، می تواند باعث غم و اندوه زیادی شود. وام هایی با هر نوع وثیقه یا ضمانت های شخصی به طور کلی نباید قبل از رسیدن یک شرکت به محصول/بازار مناسب گرفته شود و آماده مقیاس باشد.

وام قابل تبدیل نوعی سرمایه گذاری است که در آن یک سرمایه گذار می تواند یک شرکت را در شرایطی تأمین کند که تعیین ارزش شرکت هنوز دشوار باشد یا اینکه شرکت نیاز به پول نقد بین دور سرمایه گذاری دارد. در این حالت ، شکل تأمین مالی اساساً وام ناامن است ، که شرایط آن شامل (علاوه بر نرخ بهره عادی و سایر شرایط وام) انواع حقوق ترجیحی است که یک سرمایه گذار ممکن است مایل به خرید با سرمایه سرمایه گذاری شده باشددر دور بعدیدر عمل ، این اغلب بدان معنی است که سرمایه سرمایه گذاری شده در یک اوراق قابل تبدیل ، فرصتی برای خرید سهام با قیمت کمی پایین تر از خود ارزیابی دور خواهد داشت. برخی از سرمایه گذاران فرشته و VC های مرحله اولیه واقعاً دوست دارند از یادداشت های قابل تبدیل استفاده کنند ، برخی دیگر حتی استفاده از آنها را در نظر نمی گیرند.

4) جمع آوری جمعیت

Crowdfunding نوعی تأمین مالی است که در آن یک استارتاپ توسط تعداد زیادی از افراد فردی که شرکت را با مقدار کمی پول تأمین می کنند ، تأمین می شود. در حالی که یک سرمایه گذاری واحد ممکن است از چند ده تا چند صد یورو باشد ، اگر این شرکت به یک پدیده تبدیل شود ، می توان مقادیر زیادی از بودجه را از این طریق افزایش داد. مشهورترین سیستم عامل های جمع آوری سرمایه گذاری Kickstarter و Indiegogo هستند. متداول ترین اشکال سرمایه گذاری در تأمین مالی یا تأمین مالی رایگان است که پیش از این یک پیش سفارش برای یک محصول در عمل است ، یا جمع آوری سرمایه گذاری در جایی که سرمایه گذاران انفرادی سهم کمی در یک شرکت برای مبلغ کمی پول کسب می کنندوادموفق ترین کمپین های بین المللی جمع آوری جمعیت ، ده ها میلیون دلار جمع آوری کرده است.

5) راه اندازی بوت

ایجاد یک تجارت عمدتا از طریق جریان نقدی bootstrapping نامیده می شود. این زمانی است که یک استارتاپ قصد دارد یک محصول یا خدمات را با حداقل سرمایه بفروشد و فقط با درآمد حاصل از فروش محصول و خدمات خود ، تجارت را رشد دهد. این مدل به طور کلی فقط با شرکت هایی که در حال ایجاد نرم افزار پیشگام یا سایر ابزارهای مقرون به صرفه هستند ، کار می کند. محصولاتی که نیاز به سرمایه گذاری های سنگین در زیرساخت ها دارند ، تقریباً همیشه به سرمایه خارج نیاز دارند. استارتاپ ها به ندرت جریان نقدی را در مراحل اولیه خود ایجاد می کنند ، بنابراین برای یک راه اندازی بسیار نادر است که هدف آن رشد زیاد است.

6) فرشتگان تجاری

اینها اغلب افراد ثروتمندی هستند که می خواهند وقت و هزینه خود را در شرکت های بسیار اولیه سرمایه گذاری کنند. فرشتگان تجاری غالباً سرمایه کمتری را در شرکت های جدیدتر از صندوق های سرمایه گذاری سرمایه گذاری می کنند. از آنجا که سرمایه گذاران فرشته افراد هستند ، شیوه های آنها بسیار متفاوت است و به همین ترتیب رویکرد سرمایه گذاری آنها نیز انجام می شود. اگر بودجه فرشته را در نظر دارید ، باید با شخص و روش کار آنها آشنا شوید.

7) سرمایه گذاری

بسیاری از صندوق های سرمایه گذاری سرمایه گذاری در مراحل اولیه (معمولاً از بذر تا دور A) بیش از این خوشحال می شوند که حتی اگر ایده ای با پتانسیل شدید و یک تیم فوق العاده ببینند ، حتی زودتر از حد معمول پرش کنند. برخی از وجوه وجود دارد که صریحاً در مراحل اولیه یک شرکت متمرکز است و حتی ممکن است فقط در تیم سرمایه گذاری کند. همچنین برخی از وجوه وجود دارد که استراتژی آنها این است که تیم را در کنار هم قرار دهیم ، آنها را جوجه کشی کنید و مقدار کمی سرمایه را برای انجام آنها سرمایه گذاری کنید.

وقتی گزینه های مختلفی را برای تأمین مالی در نظر می گیرید ، خوب است که در نظر داشته باشید که بهترین VC های مرحله اولیه اغلب در تیم خود تخصص زیادی دارند و به احتمال زیاد بسیاری از شرکت ها دیده می شوند که همان مبارزاتی را که شما انجام می دهند ، طی می کنند. هنگام انتخاب VC که می خواهید با آن کار کنید ، برای اطمینان از روابط کاری خوب و داشتن قابلیت و تخصص مورد نیاز شما برای رشد خود ، دقت خود را در شرکت VC انجام دهید.

8) انکوباتورهای تجاری

انکوباتورهای تجاری گاهی اوقات مبلغ کمی پول (چند ده هزار یورو) را برای بهره برداری از یک شرکت در ازای 5-10 ٪ سهام سرمایه گذاری می کنند. دوره جوجه کشی از چند ماه تا یک سال به طول می انجامد. در این مدت ، سایر راه اندازی های انکوباتور ، مربیان انکوباتور و سایر مربیان در تلاشند تا برای دور بعدی بودجه ، راه اندازی را به شکل خوبی بدست آورند.

چه مقدار سهام لازم را برای شما فراهم می کند؟

بسته به منبع تأمین اعتبار ، میزان حقوق صاحبان سهام مورد نیاز شما باید از 0 ٪ تا حدود 20 ٪ متفاوت باشد. وام ها و کمک های مالی عدالت نمی گیرند (به این معنی که آنها غیر رقیق هستند) اما سرمایه گذاران فرشته و سرمایه گذاران سرمایه گذاری در ازای سرمایه خود نیاز به حقوق صاحبان سهام دارند. برای ایده ای برای شما ، مبلغی که یک سرمایه گذار سهام عدالت (Angel یا VC) سرمایه گذاری می کند می تواند از ده هزار یورو تا یک میلیون یورو متفاوت باشد ، اما تنوع زیادی وجود دارد. معمولاً سرمایه گذاران فرشته در انتهای پایین آن مقیاس و VC ها در انتهای بالاتر قرار دارند.

بودجه بذر و بودجه اولیه

به طور کلی ، معمولی ترین ابزار مالی برای یک استارتاپ یک سرمایه گذاری است. در بودجه بذر و مرحله اولیه ، تمرکز بیشتر به سمت VC ها تغییر می کند زیرا تعداد بیشتری از آنها در این مرحله سرمایه گذاری می کنند و اندازه بلیط ("اندازه بلیط" میزان پولی است که یک VC واحد سرمایه گذاری می کند ، در حالی که "اندازه دور" استمبلغ سرمایه گذاری شده در شرکت در یک زمان واحد). این زمانی است که شما در حال ساخت محصول خود هستید و با استراتژی های برو به بازار کار می کنید.

انتخاب صندوق های بذر و مراحل اولیه از نظر استراتژی های سرمایه گذاری و روش های کار با بنیانگذاران رویکردهای مختلفی دارد. یک مورد که معمولاً یکسان است ، چرخه عمر صندوق است. صندوق های سرمایه گذاری به طور کلی 10 سال طول عمر دارند که از این تعداد چهار تا پنج سال برای انجام سرمایه گذاری های اولیه در شرکت ها و بقیه کار با شرکت های موجود و در نهایت خروج است. اندازه بلیط نسبت به مراحل اولیه مانند ارزیابی ها تنوع بسیار بیشتری دارد. اندازه و استراتژی های تخصیص ممکن است متفاوت باشد. اندازه صندوق می تواند از ده ها میلیون تا صدها میلیون یورو باشد. استراتژی های تخصیص ممکن است دستورالعمل هایی در مورد تعداد موارد لازم از یک مرحله خاص یا اندازه بلیط داشته باشد و چه مقدار پول را می توان به عنوان سرمایه گذاری اولیه سرمایه گذاری کرد و به اندازه یک پیگیری.

استراتژی های سرمایه گذاری نیز متفاوت است ، که این یک چیز خوب برای بنیانگذار است که می داند ، برخی از VC سرمایه گذاران بسیار فعال هستند که می خواهند صندلی های هیئت مدیره و صندلی های ناظر را می خواهند و زمان زیادی را با بنیانگذاران که با آنها کار می کنند می گذرانند. برخی دیگر ترجیح می دهند صندلی عقب را بگیرند و فقط در دورهای سرمایه گذاری با شخص دیگری که در حال حاضر در هیئت مدیره است ، بپیوندند. وجوه همچنین ممکن است از نظر جغرافیا یا صنعت برخی از مناطق تمرکز داشته باشد یا ممکن است کاملاً صنعت آگنوستیک باشد. برخی دیگر از شبکه شریک زندگی (LP) خود استفاده می کنند و برای برخی فقط منبع سرمایه آنها است. این ایده خوبی است که قبل از تماس با آنها ، کارهای خانه خود را در VC انجام دهید تا مطمئن شوید که آنها به دنبال چه چیزی هستند و چرا مناسب برای همکاری با آنها هستید.

بودجه بذر می تواند از صدها هزار تا بیش از ده میلیون یورو باشد. در این مرحله ، سرمایه گذار در درجه اول در تیم ، مفهوم محصول و پتانسیل تجارت سرمایه گذاری می کند. بنابراین ، یک کارآفرین به اندازه کافی کاریزماتیک ، که مورد حمایت تیمی از سوپراستارها و یک ایده تجاری پیشگامانه قرار گرفته است ، می تواند قبل از تأیید هرگونه مفهوم یا پتانسیل تجاری در بازار ، بودجه بذر بسیار قابل توجهی را بسیج کند.

سری A/B

دور سری A یا B به این معنی است که شما معمولاً برای رشد و گسترش پول جمع می کنید. این بدان معناست که شما محصولی با پتانسیل اثبات شده و بازاری دارید که آماده گسترش است. این مراحل زمانی است که اعداد در ارزیابی شرکت هایی که توسط سرمایه گذاران بالقوه انجام می شود ، نقش بیشتری دارند.

شما همیشه باید با هرچه بیشتر بودجه صحبت کنید. هنگام انتخاب شرکای بالقوه ، سعی کنید به دنبال وجوهی باشید که در منطقه شما تخصص دارند یا در بازارهای هدف قرار دارند که می خواهید به بعدی گسترش دهید.

سرمایه گذاری شرکت (CVC) اغلب در این مرحله به گزینه ای مناسب تبدیل می شود. برخی از CVC ها حتی زودتر سرمایه گذاری می کنند یا ممکن است با راه اندازی به عنوان شرکا کار کنند ، اما بیشتر CVC در این مرحله کار می کنند. CVC ها اغلب استراتژی دارند که از نزدیک با تجارت اصلی آنها و توسعه آن ارتباط دارد ، بنابراین می توانند در مورد آنچه می خواهند انجام دهند ، دامنه های بسیار خاصی داشته باشند. اگر یک سرمایه گذار CVC همان چیزی است که شما به دنبال آن هستید ، به طور معمول ایده خوبی است که یک VC عمومی را نیز در ترکیب قرار دهید تا نیازهای استراتژیک CVC را متعادل کنید.

سری C و فراتر از آن ، M& A و IPO

هنگامی که شرکت شما بالغ است ، هنوز هم می توانید به دنبال بودجه سرمایه گذاری سرمایه گذاری ، به سمت سرمایه گذاران سهام خصوصی ، خریداران شرکت ها بروید یا حتی در نظر بگیرید که یک پیشنهاد عمومی اولیه (IPO) را انجام دهید.

1) سری C

سری C و Beyond یک بازی توپ کاملاً متفاوت از دورهای قبلی است. در جایی که می توان بودجه بذر را با یک تیم خوب و مفهوم محصول بدست آورد ، افزایش بودجه در مراحل بعدی عمدتاً مربوط به ریاضیات است. البته مهارت های فروش نیز در اینجا به شما کمک می کند ، اما در پایان ، وجوهی که در رشد سرمایه گذاری می کنند ، تنها در صورتی که منطق درآمد و مقیاس بندی مشخص باشد ، حرکت می کند. هدف از هر دور در این مرحله افزایش نمایی گردش مالی یا پایگاه کاربر است.

از آنجا که هر دور نیز سهام صاحبان قدیمی را از بین می برد ، ارزشمند نیست که دور رشد را به طور نامحدود افزایش دهد. با این حال ، استارت آپ هایی وجود دارد که در حال حاضر در دور E یا F قرار دارند. در این صورت ، راه اندازی یا یک مدل تجاری مناسب یا استراتژی خروج را درک نکرده است یا دلیل استراتژیک برای عمومی شدن ندارند.

2) ادغام و کسب

بهترین شرکت ها همیشه خریداری می شوند، نه فروخته می شوند. هنگام رشد شرکت خود، باید روابط خود را با رقبا و بازیگران استراتژیک در حوزه خود حفظ کنید. به این ترتیب، اگر زمان فروش شرکت فرا برسد، خریداران بالقوه از قبل شما را می شناسند که این روند را بسیار سریعتر و آسان تر می کند. برای بسیاری از شرکت ها، خروج آنها M& A است، به این معنی که آنها می خواهند با یک شرکت دیگر ادغام شوند یا توسط یک بازیکن بزرگتر خریداری شوند.

3) عرضه اولیه

شناخته‌شده‌ترین (اما نه رایج‌ترین) خروج از طریق IPO است، که به معنای فهرست کردن سهام شرکت برای معامله عمومی است. استارت آپ های معروف فناوری که اخیرا IPO خود را انجام داده اند، شامل شرکت هایی مانند Dropbox و Lyft می شوند.

چرا VC ها در شرکت های مقیاس پذیر سرمایه گذاری می کنند؟

هر VC که تا به حال با آن صحبت می کنید از شما در مورد مقیاس بندی سوال می کند. کل بازار آدرس پذیر شما چقدر است؟چگونه می خواهید مشتریان خود را به دست آورید؟آیا می توانید بدون افزایش هزینه های سربار درآمد خود را افزایش دهید؟

در حالی که توسط یک VC کنجکاو بمباران کلمات کلیدی تجاری می شود، برای یک بنیانگذار به راحتی ناامید می شود، به خصوص اگر آنها قبلاً شرکتی را با کشش کاربر ثابت شده، رشد خطی ثابت یا حتی یک تجارت سودآور اداره می کنند. یک سرمایه گذار علاوه بر یک مدل تجاری اثبات شده و جذب مشتری چه چیز دیگری می تواند بخواهد؟

برای توضیح اینکه چرا سرمایه گذاران سرمایه گذاری خطرپذیر به شرکت هایی با سابقه اثبات شده نه می گویند، باید بدانید که مدل کسب و کار سرمایه گذاری خطرپذیر چگونه کار می کند و چگونه بر تصمیم گیری VC تأثیر می گذارد.

صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر یکی از طبقه های دارایی در میان بسیاری از طبقات دارایی برای سرمایه گذاران صندوق است (به اصطلاح شرکای محدود یا به اختصار LP). مانند هر سرمایه‌گذاری، انتظار مشخصی از بازدهی دارد که با پروفایل پاداش ریسک مطابقت داشته باشد. شرکای محدود - سرمایه گذاران نهادی، افراد با ارزش خالص بالا و دفاتر خانوادگی - سرمایه گذاری در یک صندوق خطرپذیر را در مقایسه با سایر طبقات دارایی بالقوه، مانند بازار سهام یا املاک و مستغلات، خطرناک می دانند. بنابراین، صعود بالقوه باید قابل توجه باشد تا ریسک را توجیه کند.

VCها در یک دوره مشخص سرمایه گذاری می کنند، مثلاً هشت سال. تنها پس از چهار تا پنج سال، صندوق شروع به دیدن اولین بازده خواهد کرد زیرا اولین شرکت هایی که در آنها سرمایه گذاری کرده اند منحل می شوند. در مقایسه با سایر کلاس‌های دارایی‌ها، مانند بازار سهام یا املاک، سرمایه‌گذاری‌های VC به شدت غیر نقدی هستند - یک سرمایه‌گذار عادی می‌تواند سهام یا دارایی خود را در هر زمانی بفروشد، اما زمانی که سرمایه در یک شرکت نوپا یا در حال رشد سرمایه‌گذاری شود، سرمایه‌گذاران می‌توانند سهام یا دارایی خود را بفروشند. تا زمان IPO، فروش تجاری یا خرید، هیچ سود سهامی پرداخت نشده است. به عنوان یک طبقه دارایی، سرمایه مخاطره‌پذیر نیز به‌طور قابل‌توجهی ریسک‌پذیر است - طبق آمار صندوق‌های خطرپذیر مرحله اولیه بین سال‌های 2004 و 2013، 65 درصد از شرکت‌های پرتفوی متوسط صندوق‌های VC تا پایان چرخه عمر صندوق دیگر عملیاتی نمی‌شوند. این ویژگی‌های خاص باعث می‌شود که انتظار بازده برای یک صندوق VC به طور قابل‌توجهی بالاتر از سایر طبقات دارایی جایگزین و سنتی‌تر باشد.

VCها در یک دوره سرمایه گذاری مشخص سرمایه گذاری می کنند و معمولاً چند سال پس از انجام اولین سرمایه گذاری شروع به ایجاد بازده می کنند.

بیایید یک صندوق 100 میلیون یورویی را به عنوان مثال در نظر بگیریم و فرض کنیم که صندوق سرمایه گذاری را در کل 30 شرکت در طول چرخه عمر ده ساله صندوق با میانگین سهم 15 درصد در هر شرکت با میانگین ارزش گذاری 20 میلیون یورو در نظر گرفته است.. در زمان انحلال، سهام به 10٪ کاهش یافته است. بیایید همچنین فرض کنیم که صندوق فقط سرمایه گذاری های سری A را انجام می دهد و سرمایه سرمایه گذاری شده به طور مساوی در بین 30 شرکت توزیع می شود.

در حال حاضر، اگر اجتناب ناپذیر نباشد، بسیار محتمل است که صرف نظر از دقت بررسی و مشارکت خود VCها در طول دوره برگزاری، برخی از شرکت‌ها تحت فشار قرار بگیرند یا عملکرد متوسطی داشته باشند. این به این معنی است که از بین این 30 شرکت، تعداد انگشت شماری باید آنقدر خوب عمل کنند که بتوانند ریسک شرکت هایی که عملکرد کمتری دارند، داشته باشند.

به عبارت دیگر، بازده به طور نابرابر در سراسر پرتفوی پخش می شود. تعداد انگشت شماری از شرکت های ابرقهرمانی اکثریت بزرگی از کل بازده را ایجاد می کنند.

مقیاس بندی

اکنون می توانیم وارد مبحث مقیاس بندی شویم. شرکت هایی که 50 میلیون یورو یا 500 میلیون یورو ارزش گذاری می شوند چه تفاوتی با یکدیگر دارند و شرکت هایی که ارزش گذاری بالاتری دارند برای ایجاد چنین ارزش قابل توجهی بالاتر چه کرده اند؟

شرکت هایی که در حدود 50 میلیون یورو ارزش دارند ، معمولاً کشش مشتری را اثبات کرده و محصول/بازار مستقر را نشان می دهد و احتمالاً این شرکت در چند بازار کلیدی فعالیت می کند. در کل ، آنها معمولاً مشاغل جامد و حتی حتی سودآور با جریان نقدی ثابت هستند. با این حال ، اغلب در این مرحله ، چندین شرکت شروع به رشد راکد می کنند - معمولاً به این دلیل که کل بازار قابل دسترسی ثابت می کند از آنچه در ابتدا تصور می شد ، رقبای جدید وارد بازار شده اند و تناسب محصول/بازار را به چالش می کشند ، عملیات به اندازه کافی کارآمد نیستند ، یاتجارت بدون افزایش قابل توجهی هزینه های آنها نمی تواند رشد کند. این مشکلات متداول به عنوان مثال در مشاغل سخت افزاری و خدماتی است.

شرکت هایی که دارای 10 برابر ارزش بالاتر در کنتراست هستند ، رشد سالانه قابل توجهی (حداقل سه رقمی) از یک بازار بسیار بزرگ را ایجاد می کنند ، راهی برای گسترش بدون افزایش هزینه های خود به تناسب می دانند ، دارای اقتصاد واحد هستند که ناخالص مثبت تولید می کنندحاشیه ، و تیم مدیریت یکپارچه با یک مهارت مکمل کار می کنند.

حرکت از 50 میلیون یورو به 500 میلیون یورو می تواند به بهترین وجه با اصل به اصطلاح آنا کارنینا توضیح داده شود. برای موفقیت در مقیاس گذاری ، یک شرکت باید در هر معیارهای ممکن از جمله: تناسب محصول/بازار ، تیم ، مدل درآمد ، اقتصاد واحد و کارآیی عملیاتی موفق باشد. عدم موفقیت با هر یک از این موارد منجر به رکود می شود.(برخی ممکن است تمایل داشته باشند که آیا تفاوت همه چیز شانس است؟ پاسخ کوتاه "بله" است ، بخش بزرگی از آن است.)

به قول پیتر تیل ، "بزرگترین راز سرمایه گذاری این است که بهترین سرمایه گذاری در یک صندوق موفق برابر است یا از کل بقیه صندوق ترکیب شده است."

کلیات خام فوق نشان می دهد که چگونه سرمایه داران سرمایه گذاری در مورد مقیاس فکر می کنند. مقیاس بندی یک شرکت از صفر به ارزش 50 میلیون یورو نیاز به تلاش قابل توجهی دارد و می تواند بازده خوبی را برای صاحبان ایجاد کند. با این حال ، به دلیل مدل کسب و کار سرمایه گذاری سرمایه گذاری ، VC ها باید پس از کالاهایی باشند که محصول ، بازار ، عملیات و شانس کافی را برای فراتر از آن دارند. به همین دلیل شرکت هایی با رشد پایدار ، مدل تجاری اثبات شده و یک تیم جامد هنوز ممکن است مناسب برای سرمایه گذاری VC نباشند. به همین دلیل است که مشاغل که یک طاقچه کوچک یا جمعیتی را با درآمد کم مصرف هدف قرار می دهند ، اغلب به تصویب می رسندتوسط VCS.

به دلیل مدل کسب و کار VC، آنها اغلب مجبورند به تیم های خوب و شرکت های بزرگ «نه» بگویند. خوشبختانه، منابع عالی دیگری از سرمایه - مانند فرشتگان تجاری، تامین مالی جمعی و سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی - برای حمایت از رشد و گسترش ایده های تجاری جدید وجود دارد.

icon

بینش های یک کارآفرین - راه حل های RELEX

Johanna Småros یکی از بنیانگذاران و مدیر ارشد اجرایی RELEX Solutions است که راه حل هایی برای بهینه سازی خرده فروشی ارائه می دهد. RELEX یک نمونه عالی از راه اندازی بوت استرپ است. RELEX اولین سرمایه خود را در مرحله رشد در سال 2015، زمانی که شرکت در حال حاضر بیش از 10 میلیون یورو درآمد سالانه ایجاد می کرد، افزایش داد.

چرا تصمیم گرفتید شرکت را بوت استرپ کنید؟

ما زیاد به راه‌اندازی فکر نمی‌کردیم، اما این تصمیم صریح بود که سرمایه‌گذاری سهام در مراحل اولیه افزایش نیابد. ما یک وام استارت آپی 100 هزار یورویی گرفتیم و این یکی از دلایلی بود که تصمیم گرفتیم به دنبال سرمایه گذاری سهام نباشیم. ما تخمین زدیم که شاید بتوانیم چند صد هزار یورو از منابع مالی سهام دریافت کنیم و فکر کردیم که با همین تلاش می توانیم پول را از پرداخت به مشتریان به جای آن دریافت کنیم - و همزمان شرکت خود را توسعه دهیم. ما در ابتدا حقوق چندانی افزایش نمی‌دادیم، بنابراین به نوعی از پس‌انداز خودمان بودجه شرکت را تامین کردیم. ما همچنین در ابتدا برای به دست آوردن مقداری پول نقد مشاوره انجام دادیم و خیلی سریع به سوددهی رسیدیم. اولین باری که سودآور نبودیم، زمانی بود که برای مقیاس‌بندی بودجه جمع‌آوری کردیم.»

مزایای عدم افزایش بودجه در مراحل اولیه چیست؟

من فکر می‌کنم مزیت عدم افزایش بودجه در مراحل اولیه این است که شما باید همیشه اولویت‌بندی کنید و کارهایی را انجام دهید که کسی حاضر است برای آن هزینه بپردازد. قبل از اینکه مطمئن شوید که آن محصول با نیازهای مشتری مطابقت دارد، در نهایت به ساختن یک محصول گسترده نمی‌پردازید.

"در روزهای اولیه ما، یک شرکت مشابه وجود داشت که بودجه جمع آوری می کرد - و ما می توانستیم ببینیم که چگونه آنها کسب و کار خود را به هم ریخته اند، قبل از اینکه تمام اصول اولیه را داشته باشند، مانند اینکه محصول چیست، چگونه به فروش می رسد، و غیره.. بنابراین تصمیم گرفتیم که نمی خواهیم قبل از اینکه هسته اصلی کسب و کار را کشف کنیم، توسعه را شروع کنیم. من فکر می‌کنم قبل از شروع مقیاس‌بندی باید سطح خاصی از بلوغ داشته باشید.

وی گفت: "وقتی بودجه خود را جمع آوری کردیم به این دلیل بود که فکر می کردیم اکنون آماده هستیم تا به ایالات متحده گسترش دهیم. ما می دانستیم که این کار سخت و پرهزینه خواهد بود و اگر منابع مناسبی نداشته باشید ، موفق نخواهید شد. ما همچنین به دنبال یک سرمایه گذار در ایالات متحده بودیم زیرا در آنجا به خوبی شناخته نشده بودیم و فکر می کردیم که داشتن یک سرمایه گذار آمریکایی ما را معتبرتر می کند - ما علاوه بر پول به دنبال مزایای دیگری بودیم. البته ، ما ممکن است بتوانیم بودجه را زودتر جمع آوری کرده و زودتر شروع به گسترش کنیم اما این فقط حدس و گمان است. "

مزایای افزایش بودجه در مراحل اولیه چیست؟

وی گفت: "در بعضی از مشاغل شما باید خیلی سریع به توده بحرانی برسید تا به نوعی بازیکن غالب تبدیل شوید - و اگر اینگونه نیستید ، شما چیزی نیستید. در این شرایط ، داشتن بودجه زودرس بیشتر هوشمندانه است.

وی گفت: "هنگامی که ما شروع به گسترش در خارج از کشور کردیم ، ابتدا در نوردیکس و انگلیس ، ما این کار را با دقت انجام دادیم - اساساً بدون هزینه ثابت. ما سعی داشتیم مراقب باشیم زیرا ما مطمئن نبودیم که چگونه کار می کند. البته اگر می دانستیم که این موفقیت خواهد بود ، می توانستیم بودجه را جمع آوری کنیم و از ابتدا سرمایه گذاری زیادی کنیم تا نتایج سریع تری داشته باشیم.

"نظر شخصی من این است که افزایش بودجه این روزها کمی برجسته است. البته برای برخی از بودجه مشاغل مهم است ، اما برای من احساس می کنم بسیاری روی چیزهای اشتباه تمرکز می کنند ، به عنوان مثال چقدر پولی که از VCS جمع می کنید. در پایان روز ، زنده ماندن یک شرکت مبتنی بر ایجاد چیزی است که دیگران آماده پرداخت آن هستند. "

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.