آیا بورس اوراق بهادار تهران ارزش احیا دارد؟

  • 2022-10-1

On Sunday, April 25, President Hassan Rouhani hosted the head of Tehran Stock Exchange at the government's Economic Coordination Headquarters

روز یکشنبه ، 25 آوریل ، رئیس جمهور حسن روحانی میزبان رئیس بورس تهران در مقر هماهنگی اقتصادی دولت بود. هدف از این جلسه دریافت گزارشی از وضعیت فعلی ، نامطلوب و ایده های شناور برای بهبودی بورس بود. در طول بحث ، رئیس جمهور ایران مجدداً آنچه را که وی گفت "سیاست اصولگرا و مداوم دولت" از "حمایت از بازار سرمایه" است ، تکرار کرد.

این اعلامیه های مکرر ، با این حال ، به معنای کمی برای اعتراض به سرمایه گذاران و سهامداران در بالا و پایین کشور است که هنوز منتظر یک راه حل عملی - نه فقط کلمات - برای رسیدگی به بحران درگیر بازار سهام هستند.

اکنون روزها ، سرمایه گذاران ایرانی ناراضی - که توسط برخی رسانه ها "بازنده" خوانده می شوند - تظاهرات بدیهی را برگزار می کنند ، شعارهای شعار می دهند و خواستار دولت هستند که خود را درگیر می کند تا به نوعی ضررهای دارندگان حساب کوچک را جبران کند.

این اعتراضات یادآور رویدادهایی است که در سال 2017 اتفاق افتاد ، هنگامی که دارندگان حساب با موسسات اعتباری غیرقانونی و بنیانگذار به خیابان ها رفتند تا خواستار پرداخت هزینه های خود شوند. در این حالت ، دولت و بانک مرکزی ایران سرانجام تکریم شدند و 20 تا 40 تریلیون بازپرداخت تومانس را برای خنک کردن جو بدیل ارائه دادند.

با این حال ، این سرمایه گذاران شکایات متفاوتی دارند ، که برای آنها هیچ راه حل یک اندازه ای وجود نخواهد داشت. از یک چیز ، محاسبه ضررهای بالقوه هر سرمایه گذار یک سرمایه گذار غیرممکن خواهد بود. در صورت لزوم ، جبران کافی آنها نیز بسیار پیچیده تر از بازپرداخت سپرده های سوخته قربانیان موسسات اعتباری خواهد بود.

بنابراین ، اعتراض این افراد چیست؟چرا آنها به جای نیروهای بازار ، سیاستمداران را هدف قرار می دهند؟و چه راهی برای خروج از بحران وجود دارد؟

کسانی که در هفته های اخیر به خیابان ها رفته اند ، به دنبال حمایت از دولت برای بازگرداندن بورس سهام به روزهای نسبتاً شادتر سال 2019 و نیمه اول سال 2020 هستند ، هنگامی که سوابق یکی پس از دیگری منتقل می شدند و ارزش های اشتراک گذاری بر روی کاغذ افزایش یافتندصرف نظر از وضعیت کلان اقتصادی نگران کننده.

اقتصاددانان می گویند که در این دوره ، افزایش مداوم نقدینگی ، افزایش تورم ، انتظارات تورم در آینده ، پرش قیمت در بازار ارز و مسدود کردن ورود سرمایه در بازارهای موازی در عین حال باعث تغذیه هیولا می شد که امروزه بورس اوراق بهادار شده است.

چرا دولت مسئول است؟

در روزهای سود غیر طبیعی بازار ، سؤالات کمتری درباره هر نقش احتمالی برای دولت مطرح شد. بازار سهام به طور همیشگی یک تجارت پرخطر است و وقتی به ارتفاعات جدید و سرگیجه رسیده است ، مطمئناً سقوط دنبال می شود.

اما سؤالاتی وجود دارد که باید از آنها پرسیده شود ، هم وضعیت فعلی و هم از بین بردن موسسات اعتباری در سال 2017. این موسسات و لباس های سایه دار که فرصت های سرمایه گذاری را ارائه می دهند ، سالهاست که می توانند بدون به دست آوردن این کشور در هر کوچه ای شهری یا محله ایران فعالیت کنندمجوزهای لازم و مجوز از بانک مرکزی. فعالیتهای آنها اکنون به جرم بحرانی رسیده است در حالی که مقامات به سادگی به آن نگاه کرده اند.

به یک معنا ، بحران فعلی به سایه سنگین دولت و نهادهای دولتی که بر همه جنبه های زندگی عمومی ایران - به ویژه اقتصاد - آویزان است ، برمی گردد. بازار ایران خود تنظیم کننده نیست اما مقررات دولت را فرض می کند ، که به طور مؤثر مدیریت نشده است.

در همین حال ، شخصیت های بی شماری سیاسی ارشد ، از رهبر عالی آیت الله علی خامنه ای گرفته تا رئیس جمهور حسن روحانی ، گرفته تا صورت فلکی نمایندگان مجلس و مقامات ارشد رژیم ، همه فضیلت های بازار سهام را گسترش داده و مردم را به سرمایه گذاری تشویق می کنند. این سخنرانی ها و درخواست های مداوم باعث شد تا بی شماری از ایرانیان پول نقد سخت درآمد خود را در بازاری که معتقد بودند به خوبی تنظیم شده و بدون ریسک است ، سرمایه گذاری کنند ، وقتی که برعکس همیشه درست بود.

در آوریل 2020 ، ممنوعیت تجارت در ادلات (دادگستری) برداشته شد و به مردم عادی اجازه می داد تا در سبد 49 شرکت دولتی از جمله پتروشیمی سرمایه گذاری کنند. در ابتدا برای کمترین درآمد درآمدی در نظر گرفته شده بود ، بازگرداندن آنها منجر به تعداد سهامداران نزدیک به 50 میلیون نفر شد.

Farbod Rezania ، مشاور ارشد بازار کار در کنفدراسیون شرکت سوئد ، این اسکرام متعاقب آن را "کلاهبرداری ، ساده و ساده" توصیف کرده است در زمانی که دولت به شدت به پول نقد اضافی احتیاج داشت. وی نوشت: "بنیادهای کنترل شده توسط ملاهای حاکم مانند بنیاد MOSSASAFAN و سپاه نگهبانان اسلامی بازیگران اصلی در بورس اوراق بهادار تهران هستند.""آنها پایین را از شركت هایی كه متعلق به آنها بودند ، كشیدند و سپس افراد مظنون را فریب دادند تا سهام بی ارزش خود را بخرند."

بازار سهام توسط سرمایه گذاران تازه کار که با رفتار شدید مشخص می شوند ، یک شبه طغیان شد. افزایش و فروپاشی بازار سهام حتی برای تجزیه و تحلیل بیشترین تجار و اقتصاددانان نیز سخت بوده است.

بازار آزاد شده

مهمترین انتقادی که اکنون سرمایه گذاران ناراضی به دولت وارد کرده اند، بهره برداری آن از بازار است. آنها معتقدند که در روزهای طلایی بورس، خود دولت می تواند سهام شرکت های دولتی را بفروشد، منابع مورد نیاز خود را به دست آورد و سپس بازار را به حال خود رها کند.

این دیگر به نظر نمی رسد. فرهاد دژپسند وزیر دارایی پیش از این درباره سال مالی 90-2020 گفته بود: امسال 500 هزار میلیارد تومان منابع مالی از طریق بازار سرمایه تامین شد.

اما بعداً افزود: صراحتاً باید بگویم که برخی به اشتباه فکر می کردند دولت 500 هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه تأمین کرده است که هیچ گاه صحت نداشت و این تأمین مالی برای کمک به اقتصاد کشور از طریق بازار بدهی و بورس تأمین شد. بازار برای همه بخش‌های دولتی، خصوصی و دولتی مانند شهرداری‌ها.»

وی ادامه داد: میزان واقعی تامین مالی دولت از بورس 30 هزار میلیارد تومان بوده است. این موضوع با ناباوری کارشناسان بورس ایران مواجه شد.

هفته گذشته دژپسند از جلسه علنی مجلس برای بررسی مجدد وضعیت بورس ایران استفاده کرد. وی مدعی شد در سال 1399 حدود 127 هزار میلیارد تومان سهام و دارایی دولت معامله شده است که بالغ بر 35 هزار میلیارد تومان به صورت مستقیم در خزانه واریز شده است. از این میزان، حدود 32 تریلیون حاصل فروش به صورت صندوق های قابل معامله یا صندوق های قابل معامله در بورس (ETF) بوده است.

دو هزار میلیارد تومان دیگر از اقساط و 14. 5 هزار میلیارد تومان از سهام واقعی حاصل شد. دژپسند گفت: اما این منابع به جای واریز به خزانه، به سازمان هدفمندی یارانه‌ها که پرداخت‌های رفاه اجتماعی را پوشش می‌دهد و ستاد مقابله با کرونا منتقل شد.

در مجموع، کل مبلغ بازپرداخت شده برای خزانه عمومی از مبادلات سهام دولت در سال 91-2020 بالغ بر 50 هزار میلیارد تومان بوده است. وزیر اقتصاد سپس بدون اشاره به رقم یا رقم خاصی به «مبادلات پایاپای» اشاره کرد که به گفته وی در مجموع به 127 هزار میلیارد تومان رسید.

روی هم رفته، سیاست‌های موجود در فروش اوراق قرضه دولتی، مداخلات دولت در قیمت‌گذاری محصولات و شاخص‌های شرکت‌های بورسی، دستورالعمل‌ها و بخشنامه‌های صادره به بانک‌ها و مردم عادی در بازار سرمایه‌گذاری می‌کنند به معنای این انتظارات سرمایه‌گذاران «بازنده» است که دولتهمچنین وضعیت را حل خواهد کرد دیگر چندان غیرمنطقی به نظر نمی رسد.

"بازنده ها" چه حمایتی می خواهند؟

مطالبات کسانی که در بورس سرمایه گذاری کردند و به طرز فاجعه باری از جیب خود رها شدند، از فردی به فرد دیگر متفاوت است. اخیراً حدود 100 نفر از مدیران و کارشناسان بازار سرمایه با ارسال نامه ای به سران قوای مجریه، قضائیه و مقننه، هشت پیشنهاد برای کاهش این فاجعه ارائه کردند.

هدف اصلی راه حل پیشنهادی آنها تقویت تقاضای بازار در کوتاه مدت بود. به عنوان مثال، آنها خواستار تعویق پرداخت مالیات بر ارزش معاملات، به عنوان انگیزه احتمالی و به منظور سرمایه‌گذاری این منابع در «صندوق تثبیت بازار سرمایه» شدند.

آنها همچنین پیشنهاد کردند که هر گونه جریمه ای که توسط کمیته های دولتی ایران که وظیفه نظارت و تنظیم بازار سهام را بر عهده دارند و همچنین جرایم مالی، به همان صندوق واریز شود. بر اساس گزارش‌ها، همین ایده‌ها - با استفاده از ابزارها و مکانیسم‌های داخلی بازار برای جبران سوء مدیریت دولتی - در جلسه روز یکشنبه مورد بحث قرار گرفت.

پیشنهاد دیگر این گروه اختصاص یک درصد از صندوق توسعه ملی ایران به صندوق تثبیت بازار سرمایه بود. محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: از ۱۴ هزار میلیارد تومانی که قرار است به بورس تزریق شود، تاکنون تنها یک هزار میلیارد تومان واریز شده است. تاخیر در اجرای کامل این پیشنهاد احتمالاً به دلیل مقاومت اقتصاددانان خود دولت از جمله اقتصاددانان بانک مرکزی است.

یکی دیگر از این هشت پیشنهاد اصلاح قوانین تجاری از قبل موجود ایران بود که در کوتاه مدت تأثیر چندانی نخواهد داشت. این گروه همچنین پیشنهاد کرد که رئیس بورس در کابینه نقش داشته باشد - که حتی اگر از نظر قانونی امکان پذیر باشد، عجیب به نظر می رسد، زیرا فرض بر این است که وزیر اقتصاد در حال حاضر بورس را در تصمیم گیری در نظر نمی گیرد.

علیرغم ماهیت گسترده آنها ، پیشنهادهایی که در این نامه مطرح شده است ، برخی از رویدادهای لرزه ای اخیر در بورس تهران را مورد بررسی قرار نداد. اینها شامل قفل های بازار و کاهش چشمگیر نقدینگی است که اثرات آن برای سرمایه گذاران کوچکتر دشوار بوده است که بدانند چه کاری باید انجام دهند.

با وجود این محدودیت ها ، حتی جریان سرمایه گذاری از فروش سهام بی ارزش متوقف شده است. این به نوبه خود به ضرر سهام واقعی با ارزش و در کل بورس سهام بوده است.

تلاش برای بازگرداندن اعتماد از دست رفته نیاز به برنامه ریزی جامع مقامات سیاسی و اقتصادی ایران دارد. اما دو عدم قطعیت اصلی مذاکرات JCPOA و انتخابات ریاست جمهوری ژوئن از هر فرصتی برای تمرکز بر بازسازی این اعتماد استفاده کرده اند. در عین حال ، سهامداران بیش از هر زمان دیگری نگران هستند که به طور دائمی در بازار قفل شوند ، تماشای فروپاشی سرمایه خود را ، بدون هیچ وسیله ای برای خارج شدن از باتلاق.< Pan> با وجود ماهیت گسترده آنها ، پیشنهادهایی که در این نامه مطرح شده است ، برخی از رویدادهای لرزه ای اخیر در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی نکرده است. اینها شامل قفل های بازار و کاهش چشمگیر نقدینگی است که اثرات آن برای سرمایه گذاران کوچکتر دشوار بوده است که بدانند چه کاری باید انجام دهند.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.