اگرچه ممکن است منشأ عمل پوسته پوسته شدن در مناطق سحابی گذشته از بین برود ، اما صنعت شکار پوست سر دارای تاریخ خاص و مستند است. اگرچه برخی از جزئیات ممکن است در شایعات مورد بررسی قرار گیرد ، اما قوانین فضل پوست سر یک سرمایه گذاری اقتصادی عجیب و غریب بین دولت مکزیک و در درجه اول شهروندان آمریکایی ایجاد می کند. بین سالهای 1835 و 1880 ، مقامات مکزیکی به ارتش های خصوصی برای شکار بومیان آمریکایی پرداخت ، پرداخت هر قتل و استفاده از اسکالپ را به عنوان درآمدها پرداخت کردند. این عمل از زمانی آغاز شد که دولت مکزیک دیگر نتوانست از شهروندان خود در برابر آپاچی ها و کمانچه های مروارید محافظت کافی کند. بومیان از ایالات متحده به قتل می رسند ، آدم ربایی زنان و سرقت دام ها و سپس فرار از مرز. از آنجا که ارتش مکزیک نتوانست به طور مؤثر تهدید به چنین وسعت بزرگی را از بین ببرد و از آنجا که کشاورزان مکزیکی یا نمی توانستند از پس آن برآیند یا ممنوع بودن اسلحه را ممنوع می کردند ، دولت مجبور بود به دنبال روشهای جایگزین سرکوب خشونت های بومی باشد.
قوانین فضل
سونورا اولین ایالتی بود که قانون فضل پوست سر را تصویب کرد. در سال 1835 ، 100 پزو را برای اسکالپ های شجاع (با پزو تقریباً برابر با یک دلار نقره آمریکایی) ارائه می دهد. یک آمریکایی به نام جیمز جانسون در سال 1837 دوره رونق را برانگیخت ، هنگامی که او یک کانن پنهان را در نزدیکی آپاچی های غیر مسلح شلیک کرد. این انفجار به جنگجویان آپاچی و همچنین زنان و کودکان پاره شد و جانسون و سربازانش به توده بومیان فرو رفتند و کشتند و مقیاس زدند. در حالی که این رویداد در شهرستان هیدالگو ، نیومکزیکو رخ داده است ، اسکالپ ها در سونورا قرار گرفتند و کل حادثه ثابت کرد که شکار پوست سر چقدر سودآور است. همچنین این دشمنی بومی را نسبت به مکزیکی ها و آنگلوس شعله ور کرد و حملات بیشتر و خشونت بیشتر را تشویق کرد (چرخه ای که در این دوره ادامه داشت). به زودی پس از آن ، Chihuahua قانون مشابهی را تصویب کرد که یک فضل درجه بندی شده را ارائه می دهد: 100 دلار برای Braves. 50 دلار برای اسکووا ؛25 دلار برای کودکان زیر چهارده سال (اگرچه دو نفر دوم ظاهراً برای اسیران زنده بودند). در حالی که ماهیت سرسخت این تجارت ممکن است تعداد شرکت کنندگان را محدود کرده باشد ، وحشت 1837 بسیاری از پیشگامان و معدنچیان را برای پول به دست آورده بود ، و شکار پوست سر سود سریع برای مردانی که سعی در رسیدن به کالیفرنیا داشتند ، ارائه می داد و فضل یک هندی بودارزش بیش از بسیاری از مکزیکی ها یا آنگلوس می توانند در یک سال درآمد کسب کنند. همچنین پاداش های مالی را برای درگیری که قبل از تعیین قیمت بر روی خون هند آغاز شده بود ، فراهم کرد.
این سیستم به طور موقت رها شد ، اما در سال 1841 به دلیل یورش مداوم احیا شد. یک مهمانی یورش Comanche 300 مکزیکی را به قتل رساند و بیش از 18،000 رئیس دام (و همچنین زنان و کودکان بی شماری) را به دست گرفت. اوضاع برای مقامات مکزیک بدتر شد و برخی از مورخان اظهار داشتند که بومیان در واقع قربانیان "برداشت" کرده و بازماندگان و منابع کافی را پشت سر می گذارند تا بتوانند دوباره حمله کنند. در یک لحظه ، اوضاع آنقدر بد شده بود که آپاچی ها در اواسط روز مکزیکی ها را در خیابان های شهر Chihuahua کشته می کردند. در سال 1843 ، مقامات Chihuahua سعی کردند قبایل بومیان را علیه یکدیگر گودال کنند و در صورت گرفتن چاقو به Comanches و متوقف کردن یورش به دولت ، قبیله ای را به قبایل آپاچی پیشنهاد دادند. این طرح بدیهی است که شکست خورده است- آپاچی ها این کار را به دست آوردند ، اما به جای آن حمله به سونورا را آغاز کردند (اساساً مکزیکی ها برای حمله به سایر مکزیکی ها به قبیله پرداخت می کردند)- با این حال ، این ناامیدی دولت مکزیک را نشان می دهد. تا سال 1845 ، فضل های پوست سر دوباره مجدداً بازگردانده شد ، و دون فرشته تریاس از Chihuahua پاداش 9000 دلاری را برای رئیس آپاچی ها- دون سانتیاگو Querque به دست آورد. در این مرحله ، Querque/Kirker شروع به کار برای دولت کرد که بومیانی را که اخیراً متحدین وی بوده اند ، مقیاس می دهند.
بعد از جنگ مکزیکی-آمریکایی
با کمال تعجب ، مردم مکزیک سرانجام هنگامی که ایالات متحده آمریکا با مکزیک جنگ اعلام کرد ، از حملات آپاچی و کمانچه رهایی یافتند. سربازان آمریکایی اوقات فراغت خود را در تعقیب و شکار بومیان گذراندند. با این حال ، بدون محافظت از کرکر و آنگلوس دیگر ، Chihuahua دوباره محاصره شد و در سال 1847 قیمت اسکالپ ها را به 200 دلار افزایش داد. پس از پیمان گوادالوپ هیدالگو ، بیشتر کشورهای مکزیک دوباره در آماده سازی برای حملات بیشتر ، فضاهای پوسته پوسته شدن خود را دوباره احیا کردند (ذکر کمی از قطع این نعمت ها وجود ندارد- هرچند که پس از تهدید فوری از بین رفتند تا زمان آن لغو شدند. حملات از سر گرفته شد). در سال 1849 ، "لی کوینتو" Chihuahua ، که تا سال 1886 در این کتاب ها باقی می ماند ، قیمت 150 دلار برای زنان و کودکان زنده ، 200 دلار برای اسکالپس رزمندگان و 250 دلار برای جنگجویان زنده. اگرچه بیشتر متخصصان احساس می کردند که 50 دلار اضافی باعث افزایش ریسک نمی شود و بنابراین فقط در "رسیدها" معامله می شود. دورانگو در همان سال قوانین مشابهی را تصویب کرد و در سال 1850 سونورا قیمت 150 دلار برای Warriors و 100 دلار برای زنان و کودکان زیر چهارده نفر تعیین کرد. در اواسط سال 1850 Chihuahua و Sonora سرخپوستان سری را نیز در لیست های خود قرار داده بودند. جزئیات قوانین فضل پوست سر نشان می دهد که این تجارت بدبخت در واقع یک تجارت با شیوه های شخصی خود بود. ایالات ، برای جلوگیری از کلاهبرداری ، "اسکالپ ها" تعریف شده از یک یا هر دو گوش یا تاج (یک پوست سر تازه می تواند قبل از خشک شدن کشیده شود و تا دوازده "پوست") برش داده شود. کمیته های نظارتی نیز برای بررسی اسکالپ ها تأسیس شدند ، اما این موارد اغلب خریداری می شدند به طوری که اسکالپ های کودکان به عنوان بزرگسالان و غیره خریداری می شدند. در حزب جیمز کرکر وظایف در گروهی که تاج را بریده و سپس با پاهای خود روی شانه های قربانی می نشینند ، به شاونیاها منتقل می شد و غنائم را از محل مبدا خود می لرزاند. سپس اسکالپ ها با نمک پاشیده شدندو برای خشک شدن به قطب ها گره خورده است تا قبل از فروش آنها بدتر نشوند.)
سیاست های پرداخت نسبتا آزادانه مقامات محلی صنعت پوست سر را بسیار سودآور کرد. شکارچیان هندی میتوانستند هر دام یا غارتی را که به دست میآوردند نگهداری کنند، غیرنظامیان، سربازان، اتباع مکزیکی و خارجیها همگی واجد شرایط بودند، و بازرسان بیچون و چرا مردان بیوجدان را به این کار ترغیب کردند. پوست سر مکزیکی به خوبی هندی ها بود، پوست سر زنان و کودکان به قیمت 100 دلار خریداری می شد (اگرچه قانون هیچ پیش بینی ای برای این موضوع نداشت)، و جایزه ها هم در مکزیک و هم در شمال ریو گراند تبلیغ می شد. بسیاری از شکارچیان پوست سر، رنجرز سابق تگزاس یا چهل و نه نفری بودند که به دنبال پول نقد بودند. برخی از مشهورترها عبارتند از: سرگرد مایکل شوالی، جیمز کرکر، کاپیتان مایکل باکس، جان گلنتون و جان دوزنبری. سایر آمریکایی ها نیز برای نوع دیگری از پرداخت شرکت کردند. ایالت کوآهویلا به گروههایی از سمینولها و گروهی از بردگان فراری به رهبری جان هورس (خوان کابالو) در ازای خدمات آنها بهعنوان شکارچی هندی، قول زمین داد.
زمان رونق
سالهای 1849-1849 زمان رونق واقعی بود ، اما صنعت مانند این می تواند از دست خارج شود (اگر با خارج شدن از دست شروع نشود). از حساب ها به نظر می رسد که هیچ کس در جنوب غربی در آن سال بی خطر نبود. جنگ اخیر با مکزیک و موهای تیره کشاورزان مکزیکی وقتی که اسکالپ های هندی کمیاب یا بسیار خطرناک شدند ، اهداف را آسان کردند. پوسترها همچنین شروع به ذبح هر بومیان می کردند که می توانستند از آنجا فرار کنند ، از جمله قبایل صلح آمیز مانند پیماها و یوماس. کرکر و باکس ظاهراً سودهای زیادی را برای شکار قبایل کشاورزی در امتداد ریو گراند و سیرا مادر کسب کردند. گروه ها همچنین به عنوان بومی و به روستاهای محلی حمله می کنند ، عملی که به یک هدف دوگانه خدمت می کرد. این امر ضرورت قوانین فضل را تقویت کرد و اسکالپ هایی را فراهم کرد که می تواند سپس به فرمانداران مسئول حفاظت از روستا فروخته شود. مقامات متوجه شدند که هر زمان که گلانتون یا سایر احزاب شکار از یک منطقه عبور می کردند ، فعالیت هندی همیشه افزایش می یابد. واقعیتی که باعث شد بسیاری از شکارچیان از مکزیک خارج شوند و در نهایت به خراب کردن صنعت کمک کردند. به عنوان یک تجارت ، زمستان به اوج خود رسید که بومیان در جستجوی مواد غذایی از کوهها بیرون رانده شدند. در یک حمله در Big Bend Country Glanton ظاهراً 250 اسکالپ گرفت (واقعیتی که در حساب چمبرلین ظاهر نمی شود ، بنابراین ممکن است یک مقیاس دهنده دیگر باشد). هرچند در آن بهار ، Chihuahua به تنهایی بیش از 17،000 دلار به شکارچیان پوست سر پرداخت کرده بود. بسیاری از کشورهای مکزیکی دریافتند که آنها پولی برای پرداخت احزاب مقیاس پذیر ندارند یا اینکه هزینه ها در حال رشد هستند تا جایی که به زودی ورشکسته می شوند- عنصر دیگری که به پایان دادن به تجارت کمک می کند.
شکار پوست سر یک صنعت پرخطر فراتر از نبردهای مورد نیاز برای دستیابی به اسکالپ ها بود و سرانجام عوارض خود را بر شکارچیان گرفت. برخی از روسای بومی شروع به ارائه فضیلت برای اسکالپ مکزیکی ها و آنگلوس به عنوان یک تلاش تلافی جویانه کردند. رئیس گومز پس از قرار دادن فضل مشابه در قفل های خود ، هر یک از 1000 دلار را تعیین کرد. اسکالپرها حتی شروع به پوسته پوسته شدن سایر شکارچیان هندی کردند. اگر مکزیکی ها اسکالپ ها را قبول نکنند ، می توان از بومیان جمع آوری کرد. در یک حزب شکار وحشتناک متشکل از مکزیکی ها و هندی های کیکاپو ، اختلاف بین این دو حوزه انتخابیه بوجود آمد و مکزیکی ها همه متفقین بومی خود (سابق) را کاهش دادند (و بازخرید کردند). در بهار سال 1850 ، شکارچیان با کاهش منابع خود روبرو بودند و بسیاری از آنها به دلیل عدم تفکرهای خود با مکزیکی هایی که ظاهراً از آنها محافظت می کردند ، اداره می شدند. گلانتون پاداش روی سر خود را در Chihuahua پیدا کرد و قبل از اینکه یوما او را به قتل برساند ، به سونورا نقل مکان کرد. هر دو کرکر و باکس از Chihuahua و Durango خارج شدند و در کالیفرنیا به پایان رسیدند. اگرچه این قوانین تا دهه 1880 روی این کتاب ها ماندند ، اما این صنعت به همین ترتیب مسیر خود را طی کرده بود. رویارویی خشونت آمیز در مورد جنگ های هند ادامه یافت تا اینکه بیشتر قبایل تحت تعقیب قرار گرفتند و محدود به رزرو بودند.